←نظریههای معرفتشناسی فمینیستی
زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
از پیامدهای عملی و كاركردی در پذیرش تأثیر عنصر [[جنسيت|جنسیت]] در امر، شناخت میتوان «نسبیت فهم» را ذكر كرد؛ زیرا در این صورت، فهم انسانها تابعهایی متغیّر از عوامل بیرونی میشوند و دیگر نمیتوانند كلی و ضروری باشند. در واقع، كسانی كه از تأثیر [[جنسيت|جنسیت]] در امر شناخت سخن میگویند باید توجه داشته باشند كه شناخت و فهم را منوط به امری میكنند كه میتواند جایگزینهای فراوانی در درون اجتماع داشته باشد؛ | از پیامدهای عملی و كاركردی در پذیرش تأثیر عنصر [[جنسيت|جنسیت]] در امر، شناخت میتوان «نسبیت فهم» را ذكر كرد؛ زیرا در این صورت، فهم انسانها تابعهایی متغیّر از عوامل بیرونی میشوند و دیگر نمیتوانند كلی و ضروری باشند. در واقع، كسانی كه از تأثیر [[جنسيت|جنسیت]] در امر شناخت سخن میگویند باید توجه داشته باشند كه شناخت و فهم را منوط به امری میكنند كه میتواند جایگزینهای فراوانی در درون اجتماع داشته باشد؛ | ||
==نظریههای معرفتشناسی [[فمینیست|فمینیستی]]== | ==نظریههای معرفتشناسی [[فمینیست|فمینیستی]]== | ||
با توجه به انتقادهایی كه [[فمینیست|فمینیست ها]] بر معرفتشناسی علوم معاصر وارد دانستهاند، درمقام پیشنهاد، راه حلهایی را برای بهبود وضع معرفتشناسی علمی و به تبع آن، روش شناسی علمی مطرح كردهاند. انتقاد اساسی این است كه معرفتشناسی علمی، سوگیری [[مردانه]] داشته است. بنابراین، پیشنهاد اساسی نیز آن است كه باید این سوگیری مهار و زمینه ای فراهم شود كه از مواضع [[فمینیست|فمینیستی]]، به معرفتشناسی و روششناسی علمی بیندیشیم. اما [[فمینیست|فمینیستها]] در مقام صورت بندی چارچوب معرفتشناسی مورد نظر خود، یعنی معرفتشناسی [[جنس و جنسیت|جنسیتی]]، اتفاق نظر كامل ندارند، و پیشنهادهای متفاوتی را مطرح کردهاند. | |||
درحالی كه تجربه گرایان [[فمینیسم|فمینیست]]، اصول پوزیتویستی پژوهش بی طرف در ارزشگذاری را پذیرفتند و كار علمی موجود را به سبب ناتوانی در تطبیق با این ایدهآلها به نقد كشیدند، نظریه پردازان [[فمینیسم|فمینیست]] بر این باورند كه دانش، الزاماً باید به طور اجتماعی استقرار یافته و چشم اندازپذیر باشد؛ زیرا برخی چشم اندازها، ازجمله چشم اندازی [[فمینیسم|فمینیستی]]، از لحاظ معرفتشناسی ارجحیت دارند. اما، پسامدرنیست ها این سؤال را مطرح كردهاند كه آیا میتوان گفت: یك چشم انداز نسبت به دیگری ارجحیت دارد؟ و این امر آنها را به جاده نسبیگرایی هدایت كرد. توضیح هر یك از این سه رویكرد مفید مینماید. | درحالی كه تجربه گرایان [[فمینیسم|فمینیست]]، اصول پوزیتویستی پژوهش بی طرف در ارزشگذاری را پذیرفتند و كار علمی موجود را به سبب ناتوانی در تطبیق با این ایدهآلها به نقد كشیدند، نظریه پردازان [[فمینیسم|فمینیست]] بر این باورند كه دانش، الزاماً باید به طور اجتماعی استقرار یافته و چشم اندازپذیر باشد؛ زیرا برخی چشم اندازها، ازجمله چشم اندازی [[فمینیسم|فمینیستی]]، از لحاظ معرفتشناسی ارجحیت دارند. اما، پسامدرنیست ها این سؤال را مطرح كردهاند كه آیا میتوان گفت: یك چشم انداز نسبت به دیگری ارجحیت دارد؟ و این امر آنها را به جاده نسبیگرایی هدایت كرد. توضیح هر یك از این سه رویكرد مفید مینماید. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
به نظر میرسد، گام اول برای ایمن سازی جامعه اسلامی مان در برابر هجمه اندیشههای غربی از جمله [[فمینیسم]]، شناخت دقیق این مكاتب است كه افزون بر اینكه از جمله مطالبات نظام اسلامی است، از رسالتهای نهادهای تحقیقاتی، دانشگاهها و حوزههای علمیه نیز به شمار میآید؛ به ویژه این كه معرفتشناسی، حوزه ای مهم در مبارزات [[فمینیست|فمینیستی]] محسوب میشود و شناخت آن، مقدمه تقابل گفتمانی اندیشه اسلامی و جریان [[فمینیست|فمینیستی]] است. در هر حال، این مقاله میكوشد با روش تحلیلی و با استفاده از منابع كتابخانهای، دیدگاههای [[فمینیست|فمینیستها]] درباره معرفت را توضیح داده و مورد نقد قرار دهد. از این رو، پس از تبیین دیدگاههای معرفت شناختی [[فمینیسم|فمینیستی]]، به نقد آن میپردازد. | به نظر میرسد، گام اول برای ایمن سازی جامعه اسلامی مان در برابر هجمه اندیشههای غربی از جمله [[فمینیسم]]، شناخت دقیق این مكاتب است كه افزون بر اینكه از جمله مطالبات نظام اسلامی است، از رسالتهای نهادهای تحقیقاتی، دانشگاهها و حوزههای علمیه نیز به شمار میآید؛ به ویژه این كه معرفتشناسی، حوزه ای مهم در مبارزات [[فمینیست|فمینیستی]] محسوب میشود و شناخت آن، مقدمه تقابل گفتمانی اندیشه اسلامی و جریان [[فمینیست|فمینیستی]] است. در هر حال، این مقاله میكوشد با روش تحلیلی و با استفاده از منابع كتابخانهای، دیدگاههای [[فمینیست|فمینیستها]] درباره معرفت را توضیح داده و مورد نقد قرار دهد. از این رو، پس از تبیین دیدگاههای معرفت شناختی [[فمینیسم|فمینیستی]]، به نقد آن میپردازد. | ||
با این سوال اساسی آغاز میکنیم که آیا در ادبیات دینی با همین سبکی که [[فمنیستها]] معتقدند که دیدگاه [[زنانه]] داریم و دیدگاه [[مردانه]] و اینها با هم متفاوتند؛ آیا ما در ادبیات دینی هم چنین چیزی داریم؟ آیا میتوانیم بگوییم که در ادبیات دینی هم معرفتشناسی [[زنانه]] داریم و شناخت [[زنان]] با شناخت [[مردان]] متفاوت است و چون متفاوت هستند، فرض بگیریم قضاوت اخلاقی [[زنان]] با قضاوت اخلاقی [[مردان]] متفاوت است؟ در بررسی این مساله، میتوان هم دیدگاه انتقادی به نظریه [[فمنیستی]] داشت و هم دیدگاه اسلام را مطرح کرد. | با این سوال اساسی آغاز میکنیم که آیا در ادبیات دینی با همین سبکی که [[فمنیستها]] معتقدند که دیدگاه [[زنانه]] داریم و دیدگاه [[مردانه]] و اینها با هم متفاوتند؛ آیا ما در ادبیات دینی هم چنین چیزی داریم؟ آیا میتوانیم بگوییم که در ادبیات دینی هم معرفتشناسی [[زنانه]] داریم و شناخت [[زنان]] با شناخت [[مردان]] متفاوت است و چون متفاوت هستند، فرض بگیریم قضاوت اخلاقی [[زنان]] با قضاوت اخلاقی [[مردان]] متفاوت است؟ در بررسی این مساله، میتوان هم دیدگاه انتقادی به نظریه [[فمنیستی]] داشت و هم دیدگاه اسلام را مطرح کرد. | ||
==دیدگاه اندیشمندان مسلمان== | ==دیدگاه اندیشمندان مسلمان== |